You can not select more than 25 topics
Topics must start with a letter or number, can include dashes ('-') and can be up to 35 characters long.
|
|
نقل است که هنگام بیعت با ابوبکر در سقیفه نزدیک بود سعدبنعباده کشته شود و به نقل بخاری به سوی سعد هجوم برده میشود.در این هنگام یکی از یاران سعد میگوید: «مراقب سعد باشید که لهش نکنید!(به نقل بخاری: سعد را کشتید!)»و عمر میگوید: «او را بکشید، خدا او را بکشد!» به نقل طبری عمر بالای سر سعد میایستد و میگوید: «سعیداشتم آنگونه تو را لهکنم که اعضایت از هم بپاشد!» و سعد ریش عمر را میگیرد و میگوید:« اگر فقط یک مو از ریشم بکَنی، برنمیگردی مگراینکه دندان سالم در دهانت نیست!» و بعدمیگوید: «(اگر میتوانستم) تو را به همان قومی که درمیانشان بودی و تبعیّتمیکردی امّا موردتبعیّت نبودی، ملحقمیکردم.» پس از آن حباببنمنذر روبه انصار میگوید: «اگر بخواهیم اینها را از مدینه بیرون میکنیم.» عمر پاسخمیدهد: «در آن صورت خدا تو را بکشد.» و حباببنمنذر هم در جواب او میگوید: «بلکه خودت کشتهشوی!»
|